به گزارش ایحا، دکتر سکینه آخوند در ابتدا در خصوص وضعیت خط فکری، دیدگاه و رفتارهای فردی و اجتماعی پیش از بعثت در جهان عرب و کشورهای غیرعربی همچون ایران، روم و ... گفت: قبل از ظهور اسلام و در عصر جاهلیت، مردم در شبه جزیره عربستان تابع حکومتى نبودند و اساس ملیت آنان؛ قبیله بود و اعضاى هر قبیله از شیخ و رئیس قبیله اطاعت مىکردند. صحرانشینى و بیابانگردى پیشه¬ی عرب¬ها بود اما زندگى شهرى هم به شکلى ضعیف در برخی مناطق حجاز مانند یثرب و طائف دیده مىشد. دین اکثر مردم منطقه بتپرستی و شرک بود گرچه افراد قلیلی هم بر دین حنیف ابراهیمی بودند.
وی افزود: کشورهای غیر عربی مانند روم و ایران دارای امپراطوری و تمدن بزرگی بودند. آیین روم، مسیحیت و آیین ایرانیان، زرتشتی بود ولی در آنجا نیز شرک و بتپرستی رواج داشت. نوع حکومت ایران، شاهنشاهی و سلطنتی - استبدادی بود. پادشاهان ساسانی عموماً تجمل پرست و پرتشریفات بودند. حکومت طبقاتی که از دیرباز در ایران وجود داشت و پیشهوران و دهقانان از تمام مزایا و حقوق اجتماعی محروم بودند. روم شرقی گرفتار خرافیترین افکار و اختلافات شدید بودند و این دو امپراطوری براى تسلط و حکمرانى جهان، با یکدیگر در جنگ و ستیز بودند.
دکتر آخوند در تشریح مناسبات اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی کشورهای عربی با همسایگان و جایگاه آنان در میان دیگر کشورها در دوران پیش از بعثت بیان کرد: فعالیتهای اقتصادی اعراب دامداری و در برخی جاها کشاورزی بود. ساکنان مکه خصوصاً قریش به کار تجارت اشتغال داشتند. تجارت قریش با فلسطین و سوریه در شمال، و با یمن در جنوب بود، علاوه بر آن با ایران روم و مصر و هند هم رابطه تجاری داشتند. از لحاظ سیاسی جزیره العرب به دلیل نوع زندگی قبیلهای، تحت سلطهی هیچ گونه حاکمیت سیاسی واحدی نبودند. هر قبیله برای خود حاکمیت مستقل از سایر قبایل داشت به طوری که میتوان حکومت آنان را نوعی «ملوک الطوایفی» دانست. نکته دیگری که از نظر سیاسی حائز اهمیت است، فقدان سلطهی خارجی در جزیره العرب بود. بخشهای اصلی جزیره العرب منطقه آزاد به حساب میآمد و هیچ قدرتی برآن تسلط نداشت. این بدان جهت بود که چیزی به نام «منافع» در این سرزمین وجود نداشت.
وی در خصوص دلایل بعثت نبی مکرم اسلام و اینکه چرا این مبعوث شدن در میان قوم عرب اتفاق افتاد، گفت: در آن دوران جهان پر از آشوب و ظلم و بیعدالتی بود و مردم جهان منتظر منجی آسمانی بودند. باید پیامبری میآمد تا مردم را از این ظلمتها نجات دهد: «وَ کُنتُمْ عَلى شفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنهَا»( آل عمران، آیه 103) در پرتگاه سقوط در آتش بودید که خداوند (به وسیله رسول مکرم ) شما را از آن نجات داد. با توجه به آیه «واللَّه اعلم حیث یجعل رسالته» این امر معقول و منطقی است که ظهور اسلام و بقای آن در شبه جزیره عربستان از بسیاری جهات بهتر از شرایط سرزمینهای دیگر بوده است، در شبه جزیره عربی به خصوص سرزمین حجاز حکومت مقتدر مرکزی وجود نداشت تا با این دین جدید مخالفت کند. افراد در پناه قبیله خود میزیستند و جز سران قبیله کسی بر آنان تسلط نداشت. بسیاری از قبایل، خطر دین جدید را نسبت به «معتقدات قبلی» خود درک نمیکردند و لذا از گرویدن افراد قبیله خود به «دین جدید» ممانعتی، به عمل نمی آوردند. بنابراین وقتی اسلام انتشار یافت بسیاری از افراد قبایل مختلف بدان گرویدند، آنها از حمایتهای گسترده قبیله برخوردار بودند. البته اعراب زمان پیامبر خیلی بهانه گیر در پذیرش حق بودند، قرآن نیز اشاره دارد که اگر قرآن را به زبان عجمی نازل میکردیم اعراب ایمان نمیآورد. پس خدا با این کار که پیامبری از جنس خود اعراب را مبعوث کرد، بهانه را از آنها گرفت.
این استاد دانشگاه در ادامه ضمن برشمردن اهمیت ظهور دین اسلام در آن زمان، وجود و ظهور دین جدید را در آن دوران لازم و ضروری عنوان کرد و افزود: اديان آسماني، اسلام، مسيحيت و يهوديت همه يك دين با شرايع مختلف ميباشند. هر كدام از اديان گذشته، در زمان خود به صورت واقعي راه صحيحي براي تكامل بشر و توجه او به خدا بوده است. ولی باید توجه داشت که سیر حركت و تحوّل انسان در پذیرفتن شریعت الهی، سیر صعودی و تكاملی است مانند دانش آموزانی كه از كلاسی به كلاس بالاتر و به مدراج عالی میبایست گام بردارند. بنابراین لازم است که پیامبر خاتم بیاید و كاملترین و ماندگارترین شريعت هدایتگر و نجاتبخش را كه جوابگوي بشر تا پايان تاريخ است، ارائه دهد. در این صورت است که بطلان ساير اديان و نسخ آن روشن میگردد. ادیان گذشته به دلیل تحریف و تبدیلهایی که در تعلیمات و کتب مقدس پیامبران ایجاد شده صلاحیت خود را برای هدایت مردم از دست داده و دیگر جوابگوی جامعه نبودهاند.
در آیات قرآن و روایات، اهداف متعددی برای بعثت بیان شده است. به عنوان مثال قرآن در آیه 2 سوره جمعه «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة»، هدف اصلی از بعثت را تزکیه، تعلیم کتاب و حکمت عنوان میکند و یا در آیه 36 سوره نحل «وَلَقَد بَعَثنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسولًا أَنِ اعبُدُوا اللَّهَ وَاجتَنِبُوا الطّاغوتَ»، دعوت به یکتاپرستی را به عنوان هدفی مهم بیان مینماید. همینطور قیام به برپایی عدالت، مهمترین هدف در آیه 25 سوره حدید «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» معرفی شده است. مبارزه با جهل و خرافهپرستی، تقویت و ارتقای سطح اندیشه و تفکر، برداشتن اختلافات از میان مردم، کامل کردن ارزشهاى اخلاقى و ... از دیگر اهداف مبعث رسول گرامی اسلام است.
وی با اشاره به ویژگیهای رفتاری، اخلاقی و شخصیتی حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله که ایشان را از دیگران متمایز کرده و موجب برگزیده شدن ایشان از سوی خداوند گشته است، گفت: قرآن کریم به عنوان کتاب آسمانی و کلام وحی بهترین معرف برای رسول خدا صلیاللهعلیهوآله است. خداوند در آیات متعدد به ابعاد گوناگون شخصیت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله اشاره کردند. برای مثال در آیه 21 سوره احزاب «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»، پیامبر به عنوان اسوه حسنه معرفی شده است. بنابراین پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله برای همه انسانها، در همه زمانها و در همهی زمینهها الگو و سرمشق است و همه باید در رفتار و گفتار از آن حضرت پیروی کنند تا به سعادت و خوشبختی نائل آیند. همچنین طبق آیه 4 سوره قلم « وَإِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ»، یکی از ویژگیهای مهم پیامبر که ایشان را از دیگر متمایز میسازد، داشتن اخلاق عظیم است. اخلاق، مهمترین عامل جذب افراد و تقویت پیوند اجتماعی است. ایشان با همین اخلاق عظیم توانستند افراد سخت دل و خشن را به سوی خود جذب و همه را مطیع خدا نمایند.
عضو هیأت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم با اشاره به آیه 107 سوره انبیاء «وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ»، گفت: در این آیه، حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله، پیامبر رحمت معرفی شده است. کسی که رسول خدا است و برای جهانیان فرستاده شده، قطعاً باید شخصیت وجودیاش بر اساس فطرت انسانها و رسالتش خواسته تمام بشریت باشد. همچنین خداوند متعال در آیه 29 سوره فتح میفرمایند: «مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ». این آیه نشان از عطوفت و قاطعیت حضرت است. اداره سیاست و اجتماع ایجاب میکند قاطعیت در کنار عطوفت و مهربانی باشد تا هم مؤمنان امیدوار و دلگرم گردند و هم دشمنان و مخالفان بترسند و دست از توطئه و کارشکنی بردارند.
وی افزود: مردمی بودن و مردم داری نیز از دیگر ویژگیهای منحصر بفرد پیامبر اسلام میباشد که در آیه 128 سوره توبه « لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ» به آن اشاره شده است. رهبران الهی همواره در میان مردم بودند و در همه حال با آنان زندگی میکردند و برای خودشان هیچ امتیازی قائل نبودند و درغم و شادی مردم شریک بودند، همین خصلت سبب شد تا بتوانند مردم را در مسیر هدایت، رشد و کمال قرار بدهند.
دکتر سکینه آخوند در ادامه درخصوص نحوه اثبات حقانیت دین اسلام و پیامبرش اظهار کرد: حجت بیرونی یعنی اخبار و بشارات پیامبران پیشین به ظهور پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و حجت درونى یعنى احکام و براهین یقینى عقل، ادلهای هستند که حقانیت دین اسلام و پیامبر (ص) را اثبات میکنند . با ظهور هر پیامبرى شریعت قبلى پالایش یافته و در شكل كاملترى عرضه شده است. از این رو پیامبران همه مبلغ دین واحد بودند و به همین جهت، یكى پس از دیگرى مژده آمدن پیامبر جدید را مىدادند و به این مطلب در كتاب مقدس یهودیت و مسیحیت تصریح شده است. از طرفی عقل، حكم به لزوم پیروى از جامعترین و كاملترین پیام و دستورالعمل الهى كه در آخرین شریعت یعنى اسلام متجلى شده است مىنماید. همچنین عقل، در بررسى آموزههایى كه توسط یهودیت و مسیحیت امروزى تبیین مىشود، آنها را مخالف با براهین یقینى خود مىیابد. و آن را نشانهى عدم حقانیت و در واقع تحریف آنها مىداند.
وی با بیان اینکه با وجود نشانهها و اسناد بسیار محکم بر حقانیت حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله، انحرافات و اعتراضاتی از سوی برخی افراد و بزرگان عرب بر پیامبر وارد شد، ادامه داد: برخی از مخاطبان پیامبر (مشرکان) با وجود ادله محکم بر حقانیت پیامبر به دلایلی ساز مخالفت میزدند و دعوت پیامبر صلیاللهعلیهوآله را نپذیرفتند. تعصب کور و جاهلانه در پایبندی به آیین و اعتقادات باطل پدران و گذشتگان خویش، تکبر و خودبینی و حقیر شمردن آراء و انظار دیگران و تعصب بیاساس قومی و قبیلهای، عدم آگاهی از مفاد دعوت حیاتبخش پیامبر و نقش آن در تامین سعادت دنیا و آخرت آنها، حفظ منافع مادی و دنیوی و موقعیت اجتماعی خود که بر پایهی بتپرستی و اوهام و خرافات استوار بود و احساس خطر در مورد منافع و موقعیت خود با ظهور اسلام، رقابتهای قبیلگی و حسادت ورزیدن به موقعیت ارزشی بنیهاشم و فرزندان عبدمناف و همچنین دلداگی به دنیا مهمترین عوامل مخالفت برخی از کوردلان و ستمگران با پیامبر بود.
آخوند افزود: البته برخی نیز گرچه به ظاهر اسلام را پذیرفتند، ولی ریشههاى جاهلیت، شرک و اشرافیت، باندهاى سیاسى - اقتصادى فاسد گذشته همچنان در آنها باقی ماند و سبب ایجاد اختلاف بعد از رحلت پیامبر شدند.
عضو هیأت علمی دانشکده علوم قرآنی قم با توجه به اینکه اولین کلام الهی در روز بعثت پیامبر اسلام، آیه «اقراء» سوره مبارکه علق میباشد، دلیل این انتخاب و فرمان را آغاز یک حرکت علمی و فرهنگی عنوان کرد.
وی اظهار کرد: (اقرء بسم ربک الذی خلق) خواندن، از مقوله علم و فرهنگ؛ توحيد، از مقوله عبادت و بندگي؛ آفرينش، از مقوله انديشه در خويش و راز خلقت جهان، همه از مقوله نشانههاي حق است. از ابتدا، سخن از تفکر، تعبد و تعلم به ميان آمده است؛ تا انسان بتواند از خود شناسی به خدا شناسی که اصل ارسال همه انبیاء است دست یابد.
سکینه آخوند بیان کرد: يکي از محوريترين ويژگيهاي مکتب اسلام، جهاني و جاودانه بودن آن است. بعثت پيامبر و ظهور دين اسلام، نه تنها مردم عربستان، که تمام مردمان کره خاکي را در مسير رشد و تکامل قرار داد. اسلام بنا بر اصل جاودانه و جهاني بودن، دربردارنده آموزههايي براي پايهريزي جامعهاي جاويد و امتي واحد بود. دین اسلام به وسیله فتوحات به سرزمینهای مجاور گسترش پیدا کرد و با توجه به جاذبههایی که داشت مورد پذیرش مردم قرار گرفت. نابسامانی اجتماعی، سیاسی و مذهبی جامعهی آن عصر و مکتب حیاتبخش اسلام، قوانین و مقررات آسمانی، برابری و مساوات، سادگی و بی آلایشی و امتیازات اجتماعی برای همه اقشار و ... سبب شد که مردم آغوش خود را برای آموزههای پیامبر اسلام گشودند.
وی در ادامه با اشاره به اینکه همواره در دین اسلام به موضوع «وحدت» تأکید شده است گفت، علل به وجود آمدن تفرقه در امت اسلامی از دوران قبل تاکنون دلایل دنیوی متشکل از هواهای نفسانی و تاثیرات افرادی که از این تفرقه سود میبردند بوده است و وحدت و پرهيز از تفرقه از دستورهاي اکيد قرآن کريم و پيشوايان ديني ماست. مشترک بودن اعتقادات ديني مسلمانان و يکي بودن کتاب آسماني و قبلهگاه آنان همگي بيانگر وحدت حقيقي بين مسلمانان است. پيامبر گرامي اسلام صلیاللهعلیهوآله در دوران رسالت خود با مصائب فراوان جامعهی يکپارچه اسلامي و امت واحدهاي را در قالب حکومت ديني تأسيس کردند. مسلما اگر تمامی مسلمان به آموزههای اسلام عمل میکردند تفرقهای بین مسلمانان بوجود نمیآمد، ولي پس از درگذشت پیامبر صلیاللهعلیهوآله، آن وحدت و ايثار جاي خود را به جدال و نزاع کلامي بر سر عقايد داد. نخستين اختلاف ميان مسلمانان در روند منازعات قومي قبيلهاي ميان انصار و مهاجرين و در غياب بني هاشم با وجود واقعه غدير خم که در آن پيامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله علي علیهالسلام را به عنوان جانشين و ولي مسلمين نصب کرده بود در جريان سقيفه بني ساعده شکل گرفت و در نهایت سبب ایجاد فرق متعدد کلامی و مذهبی شد که همراه با جنگ و خونریزی بود.
وی همچنین بیان کرد: عدم پایبندی به آموزههای قرآن و دستورات پیامبر صلیاللهعلیهوآله، حب رياست همراه با تعصبات قبيلهاي، جمود فکري در فهم شريعت، بيتفاوتي و راحتطلبي، منع نقل روايت از رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله، وجود حکومتها که براي رسيدن به مقصود خود، تفسير خاصي از متون ديني ارائه ميدادند و از آن با قدرت حمايت مي کردند، مهمترین و اصلیترین علل پيدايش فرق اسلامي در طول تاریخ بوده است.
این استاد دانشگاه راه حل رهایی از این تفرقه را همگرائی و اتحاد کشورهای اسلامی و امت اسلامی عنوان کرد و افزود: یکی از راههای اتحاد مسلمانان، تکيه بر اشتراکات مذهبي است. مسلمانان داراي يک کتاب آسماني، يک پيامبر و يک قبلهگاه هستند و اعتقادات ديني آنان يکسان است. عقل و شرع اقتضا ميکنند که بر مشترکات فراوان تکيه شود و از برجسته کردن اختلافات جزيي پرهيز گردد. مسلمانان از هر فرقه و مذهبي با شعار توحيد و زير پرچم «لا اله الا الله» گرد هم آيند و در عين کثرت و تعدد، وحدتي مثال زدني خلق نمايند. پرهيز از دامن زدن به اختلافات نیز امری مهم در ایجاد اتحاد تلقی میشود. وجود اختلاف بين پيروان مذاهب گوناگون امري طبيعي است، بحث و تبادل نظر علمي درباره آنها هم مسألهاي عادي است، اما اختلافات بيش از آن که در اصول باشد، در فروع است و نميتواند و نبايد مانع وحدت امت اسلامي شود. مطرح کردن مسائل اختلافي و دامن زدن به آنها در بين پيروان مذاهب و در فضاهاي غير علمي، نه تنها مشکلي از مشکلات امروز مسلمانان را حل نخواهد کرد، بلکه روز به روز فاصله آنها را از يکديگر بيشتر خواهد نمود.
وی حفظ حرمت يکديگر را از دیگر عوامل و راهکارهای ایجاد همگرایی امت اسلامی دانست و بیان کرد: افزون بر مقدسات مشترکي که همه مسلمانان از آن برخوردارند، برخی اعتقادات هم از مختصات هر مذهب است. نبايد پيروان مذاهب اسلامي مقدسات يکديگر را مورد هتک و اهانت قرار دهند و به تحريک يکديگر بپردازند. همچنین گفتگوي رهبران مذاهب اسلامي نیز میتواند پیروان فرق را به یکدیگر نزدیکتر نماید. علماي برجسته مذاهب اسلامي با تفاهم و همدلي و کاستن از سوء تفاهمات و تشويق پيروان مذاهب به همدلي و وحدت، نقش مهمی در این مسیر دارند.
همچنین تعميق روابط کشورهاي اسلامي و کاهش اختلافات و تنشها، نزديکتر شدن دولتهاي اسلامي به يکديگر و تأکيد بر منافع مشترک بر محور تعاليم اسلامي، از دیگر مواردی بود که این عضو هیأت علمی دانشگاه در جهت ایجاد صلح و اتحاد مسلمانان به آن اشاره کرد.